استودیوی نایتدایو با بازسازی بازی The Thing بازگشته است تا بار دیگر علاقهمندان به این کالت کلاسیک را به چالش بکشد. با بررسی بازی The Thing همراه گیماتک باشید.
به شخصه، در دنیای ویدیوگیم، تحلیل یک اثر ضعیف برایم بسیار کسالتآور است، زیرا زندگی بسیار کوتاهتر از آن است که وقتمان را صرف تجربههای نامطلوب کنیم. با این حال، حتی آثار ضعیف نیز میتوانند نکاتی آموزنده داشته باشند و دیدن جنبههای مثبت آنها، انگیزهای برای ادامه و نوشتن درباره آنها به من میدهد.
وقتی شنیدم که استودیوی نایتدایو به سراغ بازسازی دنبالهی ویدیوگیمی The Thing به کارگردانی جان کارپنتر رفتهاند، بسیار هیجانزده شدم. نایتدایو که با ریمیک System Shock اعتمادم را جلب کرده بود، شهرت خوبی در زمینه بازسازی آثار کلاسیک و بهبود جنبههای بصری و فنی آنها داشت. اما چه اتفاقی برای The Thing افتاد که آن شور و هیجان اولیه زیر برفهای قطبی دفن شد؟
در این بازی، شما نقش کاپیتان بلیک از نیروی ویژه ارتش ایالات متحده را بازی میکنید و باید از دست بیگانگان در ایستگاه جنوبگان نجات یابید. فیلم The Thing به کارگردانی جان کارپنتر پر از تعلیق است، و تمام مدت، مخاطب در این فکر است که چه کسی واقعاً انسان است. این ایده برای بازی با سیستم جوخهای آن زمان بسیار جذاب و جدید بود و حتی امروز نیز پیادهسازی آن خالی از لطف نیست.
در طول بازی، شخصیتهای غیر قابل بازی (NPC) به شما ملحق میشوند یا از شما جدا میشوند. برای جلب اعتماد آنها، معمولاً نیاز به دادن سلاح یا آدرنالین دارید، در حالی که بازپسگیری سلاح یا رفتار مشکوک باعث از دست رفتن اعتماد آنها میشود. بسیاری از این NPCها برای پیشبرد داستان ضروری نیستند، اما محدودیتهای هوش مصنوعی و نوار سلامت آنها باعث میشود تا کمتر کسی تا پایان بازی زنده بماند. اگر همه NPCها اختیاری بودند، شاید این مسئله اهمیت چندانی نداشت، اما در برخی نقاط کلیدی بازی، شما نیاز به یک مهندس برق دارید. هوش مصنوعی ضعیف باعث میشود که این شخصیتها اغلب کشته شوند.
تاسفانه از همان ابتدای بازی با مشکلات مختلفی در رابطه با NPCها مواجه شدم؛ از جمله گیر کردن آنها در مکانهای مختلف که منجر به نیاز به ریلودهای مکرر میشد. بازی در هر چکپوینت یا کاتسین بهطور خودکار سیو میکند، اما حتی اگر دشمنان پشت سر شما باشند، در کاتسین نمایش داده نمیشوند، زیرا این کاتسینها بهصورت Real-time نیستند. بنابراین، ممکن است فکر کنید که دشمنان ناپدید شدهاند، اما اینطور نیست و شما با جان کم و سیوی که شما را به دردسر میاندازد، تنها میمانید.
همانند هر بازی اسکوادمحور دیگری، یک کلید برای مشاهده وضعیت تیم و فرمانها اختصاص دارد؛ در The Thing، چهرهی اعضای گروه بر اساس وضعیت روانیشان تغییر میکند. واکنشهای برخی از آنها به شکل غیرمنتظرهای خندهدار است، بهخصوص زمانی که از ترس میلرزند. ارتقای گرافیکی بازی روی Unreal Engine به طراحی کارتونی شخصیتها لطف چندانی نکرده و تا حدی یادآور ریمستر ناامیدکننده سهگانه GTA است، بهویژه در برخی از جلوههای بصری مانند شعلههای آتش.
باید اذعان کرد که فضاسازی در ریمستر The Thing در بیشتر مواقع بازیکنان را بهخوبی جذب خود میکند و به نسخه اورجینال وفادار مانده است. متاسفانه، جلوههای صوتی این ریمستر چندان بهبودی نداشتهاند. هرچند کیفیت صداها در غیاب موسیقی معمولی، بهنظر عمیق و جذاب میرسد، اما موقعیت دشمنان همیشه دقیق نیست و ممکن است از مکانی نزدیک به گوش برسند، در حالی که واقعاً در همان اتاق نیستند. این مسئله ممکن است جنبهای از وحشت را القا کند اما انسجام کلی تجربه را نیز تحت تأثیر منفی قرار میدهد.
یکی از بزرگترین تغییرات این ریمستر، بهینهسازی سیستم تیراندازی برای بازیکنان امروزی است. با استفاده از تشخیص و نشانهگیری خودکار برای هر موجود، مبارزات بازی هیجانانگیزتر شده و بازیکن را در تنش نگه میدارد. البته میتوانید از تنظیمات بازی به سیستم شوتینگ کلاسیک بازگردید، که از نظر دسترسی، نایتدایو استودیوز امکانات خوبی را برای انواع سبکهای بازی فراهم کرده است. کنترل شخصیت بلیک روی پیسی نیاز به کمی زمان برای عادت کردن دارد؛ بهویژه استفاده از آیتمهایی مانند کیت سلامت یا چراغقوه که در یک چرخ مجزا قرار داده شدهاند و پس از انتخاب، نیاز به فشار دادن غلتک موس دارند که بهنظر قدیمی میآید.
گاهی دوربین سومشخص بازی در نقاط خاصی، جای خود را به دوربینهای ثابتی میدهد که یادآور بازیهای ترسناک PS1 است اما حرکات بلیک از این زاویه بهخوبی تعریف نشده و خوشبختانه، بازی استفادهی زیادی از آنها نمیکند و صرفا ادای احترامی به رزیدنت ایول و سایلنت هیل کلاسیک باقی میماند. جدا از اینها، با یک اکشن دلهرهآور روبرو هستیم که در اکت پایانی از مولفههای وحشت خود بهشدت فاصله میگیرد.
زیر پوست یخزدهی The Thing ایدههای خوبی نهفته است؛ ایدههایی که در زمان خود جاهطلبانه بودند و حتی با ریمستر هم لقمهای بزرگتر از دهان زنگزدهی بازی هستند. در بحبوحهی بازیهای لایسنسی نسل ششم، این یکی شاید از خوبها باشد اما از نگاهی نزدیکتر، تکراری، طاقتفرسا و ناامیدکننده است. قیمت ۳۰ دلاری در وضعیت نهچندان مناسب فنی، دلیلی دیگر برای عدم پیشنهاد در زمان بررسی به شمار میرود. پس اگر دیوانهی The Thing هستید، صبر کنید و تجربهی صیقلخوردهتری در تخفیفها بگیرید.
نقد و بررسی بازی The Thing Remastered
امتیاز گیماتک: 7 از 10
در بازی The Thing Remastered، ایدههای درخشانی نهفته است؛ ایدههایی که در زمان خود بسیار جاهطلبانه بودند و حتی با ریمستر هم بهعنوان یک چالش بزرگ باقی ماندهاند. در میان بازیهای لایسنسی نسل ششم، این بازی شاید یکی از بهترینها باشد، اما از نگاه نزدیکتر، تکراری، خستهکننده و ناامیدکننده است. با قیمت ۳۰ دلاری و مشکلات فنی متعدد، این بازی در زمان بررسی پیشنهاد نمیشود. بنابراین، اگر طرفدار پروپاقرص The Thing هستید، صبر کنید و تجربهای صیقلخوردهتر را در تخفیفها تهیه کنید.
- نقاط قوت
- فضاسازی دلهرهآور و وفادار به نسخهی اصلی
- بهبود قابلتوجه کامبت با نشانهگیری خودکار
- دسترسیپذیری بهتر روی پلتفرمهای امروزی
- نقاط ضعف
- هوش مصنوعی ضعیف
- تناقض کاتسین و گیمپلی
- باگها، کرشها و چکپوینتهای ناکارآمد
- عدم تعادل صداهای محیطی
- قیمت پایهی ۳۰ دلاری
بررسی بازی The Thing Remastered براساس نسخهی پیسی صورت گرفته است.
تولید محتوا کاری بسیار دشوار و زمانبر است. تیم ما برای جبران هزینهها و جهت پرداخت هزینه دستمزد تولیدکنندگان کانتنت نیاز به حمایت کاربران عزیز دارد. شما میتوانید جهت حمایت مالی از گیماتک از طریق لینک حامی باش ما به حمایت ریالی و یا ارزی سایت و تولیدکنندگان محتوای گیمینگ بپردازید.